سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی نشانه

..

کاش یک جای دگر جور گر می گفتم

کاش جای تو به دیوار و به در می گفتم

کاش اندوه دلم را به خودم در خلوت

مثل آواز غم مرغ سحر می گفتم

من یتیمی شده ام در غم این بی صبری

که به سنگ دل تو وای پدر می گفتم

گرچه تقدیر برایم *تو *رقم زد اما؛

من شکایت ز قضا پیش قدر می گفتم

گرگ سان تشنه به خونم شده ای می ترسم

کاش خون دل خود را به جگر می گفتم

آنقدر سخت شکستی دل من را هیهات!

کاش جای تو غمم را به تبر می گفتم!

 


نوشته شده در پنج شنبه 92/4/27ساعت 11:3 صبح توسط سارا رحیمی| نظرات ( ) |