سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی نشانه

در زدم بر هر دری سوی دلم در وا نشد

کوشش بسیار کردم وا شود اما نشد

در تلاشی سخت با صد التماس آتشین

خواستم گرمش کنم او گرمتر با ما نشد

من برای آنکه باشم دلبر زیبای او؛

چهره را زیبا کشیدم ،روی من زیبا نشد

قرمز و آبی و هر رنگی تصور میکنی

من به تن کردم برایش جامه ی دیبا نشد

من شبیه هر که میدانی خودم را ساختم

در نگاهش روی من جذاب و خوش سیما نشد

من شنیدم کور و هم کر می شود عاشق ولی

مهو عشق دیگری بود و دگر بینا نشد...


نوشته شده در سه شنبه 99/4/17ساعت 3:28 عصر توسط سارا رحیمی| نظرات ( ) |