بی نشانه
عکس تنهایی من چیست ؟! درختی کهنه که شده تکیه ی اندوه کسی که پر از درد و غم است شاخه ام سایه که می اندازد ؛ تنه ام تکیه گه درد من است آری ، آن بوته ی بی برگ منم که به تنهایی خود خیره شده است و غمش ؛ سایه به خویش افکنده ! عکس تنهایی من تصویرِ ِ تن رهگذریست که همه شادی ِ از شاخه فروریخته ام ، زیر پایش به سفر خورد شده است رهگذر رفته و شادی هایم مثل یک برگ ز صد خاطره است که زهردفتر من پاره شده است صفحه ی اوّلِ هر خاطره یعنی ؛ من و تو ! واخرین ناله ی جا مانده ز او ؛ ردِ پای نود و نه برگ است - صفحاتی که در آن بی تو شدم - عکس تنهایی من یعنی ؛ یکصد بی یک ! عکس تنهایی من آن نود و نه یعنی ؛ ردِ پای تن آن رهگذریست ، که فقط بر تنِ یک صفحه جفا کرد و گذشت و همان صفحه ؛ من و تو بودیم! ستاره سروده شده در 16 .04. 87