سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی نشانه

 

 

میزنم هر دم میان اشک و آه

پرسه در خم خانه ای از اشتباه 

 می شوم با قطره های آب غم

  جاری از چشمان ابر بی گناه 

 برگه های دفترم را دم به دم 

 می زنم خط با سر انگشت نگاه

   برگه هایی روی آن حک با مداد ؛

مانده ام بر سقف شب بی سر پناه 

 می شوم با هر ستاره نیمه شب

  راهی یک جرعه از سیلاب ماه 

 ناامید و خسته از تسخیر آن

می کشم با ساز کهنه عکس آه

ساز غم با نغمه هایی از شکست

 توی دستان رفیقی نیمه راه

  این منم تنها کنارم بوم و رنگ 

 زیر پایم سبز با دست گیاه !


نوشته شده در یکشنبه 92/2/1ساعت 7:9 عصر توسط سارا رحیمی| نظرات ( ) |