سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی نشانه

 

 

لرزش ساقه ی رقصنده ی بید

 با نوازشهایی که نسیم

 رخنه در آن دارد

 و زمین خاکی

 و صدای فریاد

و تپش های نوازنده ی ساز دل تو

همه را میشنوم ، می بینم

 و خودم را در پسِ سنگدلی!

و زبان دستم که به من می گوید :

تو هراسان از آینده و فردا شده ای

 که تو حساس تر از هرچیزی؛

سوتک فصل تماشا شده ای !...

و خیالات مرا در بر می گیرد

...خیالاتی از جنس خودم ،

ساده ،پیدا و رها از هر بند !


نوشته شده در سه شنبه 92/2/3ساعت 6:50 عصر توسط سارا رحیمی| نظرات ( ) |